ایستگاه
دختردایی لیلا اوایل هر ماه خونشون مراسم سخنرانی و زیارت عاشورا برگزار میکنه. مسیر خونشون خیلی دوره اما این دومین بار بود که میرفتیم برای مراسمش. موقع برگشت به پیشنهاد مامانم تصمیم گرفتیم با اتوبوس برگردیم تا بچه ها اتوبوس سواری رو تجربه کنند. شما و آبجی حنانه انقدر تو ایستگاه اتوبوس بازی کردین و دنبال هم دویدین که وقتی سوار شدیم بعد از مدت کوتاهی هر دو به خواب عمیق فرو رفتید. دنیای زیبای کودکی شما پر از نشاط و تجربیات کودکانه است که تاثیر بزرگی در دنیای فردای شما میذاره. اما در دنیای ما بزرگترها که گاهی پر از فراموشی و دنیا زدگی میشه خیلی نیاز به ایستگاه های نزدیک و دوره. ایستگاه هایی مثل...